وبلاگ مسجد قمر بنی هاشم روستای ابوسعدی

این وبلاگ متعلق به مسجد قمر بنی هاشم روستای ابوسعدی می باشد

وبلاگ مسجد قمر بنی هاشم روستای ابوسعدی

این وبلاگ متعلق به مسجد قمر بنی هاشم روستای ابوسعدی می باشد

۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

نفاق

نفاق یا دورویی یا دوزبانی در اصل به معنای مخالفت ظاهر با باطن است.[۱] مُنافِق[۲] یا دورو یا دوچهره کسی است که در آشکار دعوی مسلمانی و ایمان کند و در نهان کفر ورزد. کسی که به زبان اظهار ایمان کند و کفر را در قلب خود نهان دارد.[۳] نفق در لغت به معنی «راه زیرزمینی» است و منافق را به جهت داشتن راه‌های مخفیانه به این نام می‌نامند.[۴]


در اسلام ویرایش


در اسلام نفاق مسئله‌ای مقول به تشکیک است که نازل‌ترین درجات آن همواره با ایمان ضعیف است و می‌توان آنرا نفاق اخلاقی نامید و درجات بالای آن هم کفر و شرک است که می‌توان آنرا نفاق اعتقادی نامید.[۵]


پیامبر اسلام گفته است: «سه خصلت از علامت‌های منافق است اول هنگامی که خبری را می‌گوید دروغ می‌گوید دوم آنگاه که به او اطمینان شود خیانت می‌کند سوم وقتی وعده‌ای می‌دهد تخلف می‌کند.»


در آیات قران و روایات شیعی نشانه‌هایی برای منافقان ذکر شده که در یک جمع‌بندی می‌توان دو نوع نفاق را در نظر گرفت:


نفاق اخلاقی که نشانه‌های آن در احادیث دروغگویی، خلف وعده و خیانت در امانت شمرده شده

نفاق سیاسی که نتیجه و رشد یافته نفاق اخلاقی است

نفاق اخلاقی خود فرد و برخی اطرافیان را گرفتار انحراف می‌کند. اما نفاق سیاسی که در آیات قرآن مکرر از آن یاد شده بخش زیادی از جامعه را دچار انحراف می‌کند.


از دیدگاه قرآن، نه تنها جایگاه افراد نفاق پیشه‌ای که از کار خود دست برندارند و توبه نکنند دوزخ است، بلکه در بدترین جای آن گرفتار خواهند آمد.[۵]


دیگر ادیان ویرایش


بر خلاف تاکیدات بسیاری که در اسلام روی مسئله نفاق شده‌است، در کتب ادیان دیگر یا اسمی از منافقان نیست یا اگر هست بسیار کم است.[۵]


پانویس ویرایش


↑ لغتنامهٔ دهخدا، سرواژهٔ «منافق».

↑ (به انگلیسی: hypocrite)

↑ لغتنامهٔ دهخدا، سرواژهٔ «منافق».

↑ مکارم شیرازی, ناصر و جمعی از نویسندگان. تفسیر نمونه. ج. 5. دارالکتب الاسلامیه, 1374. ص 214سوره انعام، آیات ۳۴ و ۳۵

↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ «نشانه‌های نفاق در قرآن کریم» ‎(فارسی)‎. وبگاه حوزه. بازبینی‌شده در ۶ دی ۱۳۸۸.

منابع ویرایش


دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامهٔ دهخدا.

نشانه‌های نفاق در قرآن کریم

نفاق در روایات

← در سوره توبه 

در سوره توبه نیز پنج صفت دیگر زنان و مردان منافق بیان شده است که عبارتند از: 

۱- دعوت مردم به منکرات: 

« یأْمُرُونَ بِالْمُنْکرِ ». 

۲- باز داشتن مردم از نیکیها: 

« وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ ». 

۳- خودداری از انفاق: 

« وَ یقْبِضُونَ أَیدِیهُمْ ». 

یعنی اصطلاحا "دستهایشان را می‏بندند" نه در راه خدا انفاق می‏کنند، نه به کمک محرومان می‏شتابند. 

۴- فراموشی خدا: 

« نَسُوا اللَّهَ فَنَسِیهُمْ ». 

تمام اعمال و گفتار و رفتارشان نشان می‏دهد که "آنها خدا را فراموش کرده‏اند" و نیز وضع زندگی آنها نشان می‏دهد که خدا هم آنها را از برکات و توفیقات و مواهب خود فراموش نموده یعنی با آنها معامله فراموشی کرده است و آثار این دو فراموشی در تمام زندگی آنان آشکار است. 

۵- فسق منافقان: 

« إِنَّ الْمُنافِقِینَ هُمُ الْفاسِقُونَ ». [۱۵] 

یعنی منافقان بیرون از دائره اطاعت فرمان خدایند و بدیهی است در این صورت، تمامی آثار فسق نیز بر آنان منطبق میشود. [۱۶] 


اقسام نفاق[ویرایش]


اقسام نفاق 


← نفاق در عقیده 

۱.نفاق در عقیده: 

یعنی اینکه در باطن کافر و مشرک و منحرف باشد ولی در ظاهر اظهار اسلام و ایمان کند و یا جزو فرق باطله و اهل بدعت و ضلالت باشد ولی اظهار تشیع نماید، و این نوع از نفاق اعظم و اشدّ و اقبح اقسام کفر است زیرا علاوه بر کفر باطنی، شامل مکر و حیله و خدعه نسبت به مسلمانان نیز میباشد و آنچه از مصائب و بدبختیها که دامنگیر مسلمانان شده از قبل اینگونه افراد بوده است. 

و از اینجهت خداوند در قرآن سخت‏ترین عذاب و درکات دوزخ را برای آنان مقرر داشته و فرموده: « إِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرْک الْأَسْفَلِ مِنَ النَّار» [۱۷]«منافقان در پایین‏ترین درکات دوزخ قرار دارند و هرگز یاوری برای آنها نخواهی یافت!». 


← نفاق در اخلاق 

۲.نفاق در اخلاق: 

یعنی باطنا متخلّق باخلاق حمیده نباشد ولی در ظاهر چنین نمایش دهد که دارای اخلاق حمیده است مثل اینکه در باطن زهد و خوف از خدا و محبّت خدا و سخاوت و توکل و خشوع و امثال این صفات را ندارد ولی در ظاهر خود را زاهد و خائف و محبّ خدا و سخی و متوکل و خاشع و نظائر اینها نشان میدهد ولی اگر در باطن دارای ا خلاق رذیله باشد ولی در ظاهر ترتیب اثر بر آنها ندهد، این نفاق نمیباشد بلکه طریقه معالجه اخلاق رذیله همین است و اگر باین قصد باشد بسیار ممدوح و پسندیده بلکه لازم است. 


← نفاق در اعمال 

۳.نفاق در اعمال: 

یعنی خلوت او با ملأ او و پنهان او با آشکارای او و غیبت او با حضور او متفاوت باشد و در ظاهر خود را اعبد و اتقی ناس معرّفی کند ولی در حقیقت چنین نباشد، و این نیز غیر از اخفاء معصیت است زیرا اشاعه و اظهار معصیت خود گناه است و دلیل بر اینکه نفاق شامل جمیع این اقسام است اخباری است که از رسول خدا (ص) و ائمه اطهار (ع) در تعریف نفاق و منافق وارد شده است. [۱۸] 


نفاق یک جریان همیشگی[ویرایش]


همانگونه که گذشت نفاق معنی وسیعی دارد که هر گونه دوگانگی ظاهر و باطن را در بر می‏گیرد به همین علت هر فرد دورو را در هر مقولهای میتوان منافق نامید. 

با اندکی تامل، میتوان فهمید که حرکت نفاق در برابر اسلام صرف یک تاریخ نیست، بلکه جریانی همیشگی است که همواره به دشمنی با اسلام حقیقی پرداخته است. 

اگر عبدالله بن اُبی در زمان پیامبر اسلام چهره بارز نفاق سیاسی است در زمان مانیز کسانی هستند که در کسوت اعتقاد ظاهری به انقلاب و وفاداری به آن، ضربه های جبران ناپذیری به پیکره انقلاب وارد کردهاند. 


ارکان نفاق[ویرایش]


ارکان نفاق : 

علامه طباطبائی در تفسیر آیه ۵۴ سوره توبه [۱۹]، کفر به خدا و رسول او، کسالت و بی میلی در نماز خواندن، و کراهت در انفاق را از ارکان نفاق آنان شمرده است. [۲۰]« وَ ما مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ کفَرُوا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ لا یأْتُونَ الصَّلاةَ إِلَّا وَ هُمْ کسالی‏ وَ لا ینْفِقُونَ إِلَّا وَ هُمْ کارِهُونَِ »«هیچ چیز مانع قبول انفاقهای آنها نشد، جز اینکه آنها به خدا و پیامبرش کافر شدند، و نماز بجا نمی‏آورند جز با کسالت، و انفاق نمی‏کنند مگر با کراهت!» 


عوامل نفاق[ویرایش]


عوامل انحراف منافقین از زبان مومنین: 

در آیه ۱۴ سوره حدید [۲۱]گفتگوی جالبی را که در قیامت میان مومنین و منافقان اتفاق میافتد را بازگو میکند، در این گفت و شنود، مومنین عوامل انحراف منافقین را چنین بیان میکنند: 

۱. شما خود را به واسطه پیمودن طریق کفر فریب دادید و هلاک کردید: 

« وَ لکنَّکمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَکمْ »؛ «ولی شما خود را به هلاکت افکندید». 

۲. پیوسته در انتظار [۱۹]     پیامبر (ص) و نابودی مسلمین و برچیده شدن اساس اسلام بودید؛ یعنی همواره بدخواه پیامبر و مسلمانان بودید و برای نابودی اسلام لحظه شماری میکردید: 

« وَ تَرَبَّصْتُمْ ِ»؛ «انتظار (مرگ پیامبر را) کشیدید». 

۳. پیوسته در امر معاد و رستاخی

ز و حقانیت دعوت پیامبر (ص) و قرآن شک و تردید داشتید به عبارت روشنتر هیچ گاه به ضروریات دین یقین نداشتید: 

« وَ ارْتَبْتُمْ »؛ «و (در همه چیز) شک و تردید داشتید». 

۴. همواره گرفتار آرزوهای دور و دراز بودید آرزوهایی که هرگز دست از سر شما برنداشت تا فرمان خدا بر مرگتان فرا رسید: 

« وَ غَرَّتْکمُ الْأَمانِی حَتَّی جاءَ أَمْرُ اللَّهِ »؛ « وآرزوهای دور و دراز شما را فریب داد تا فرمان خدا فرا رسید». 

۵. از همه اینها گذشته شیطان فریبکار (که پایگاهش را در وجودتان محکم کرده بود) شما را در برابر خداوند فریب داد و شما نیز به خاطر پوشالی بودن ایمانتان همواره فریب خورده و منحرف میشدید: 

« وَ غَرَّکمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ ». [۲۲]«شیطان فریبکار شما را در برابر (فرمان) خداوند فریب داد». [۲۳] 


عوامل اصلاح منافقین[ویرایش]


عوامل اصلاح منافقین 

در تفسیر منیر برای اصلاح منافقین مراحل سه گانهای را ذیل آیه ۶۳ سوره نساء [۲۴]بیان میکند که عبارتند از: 

الف) روگرفتن از آنها، قبول نکردن عذر خواهیشان و اینکه هرگز با آنها از راه گشاده رویی و احترام برخورد نکردن(روشن است که همه این مسائل به خاطر نفاق آنهاست نه مسئله دیگری). 

ب) پند و اندرز، بیم دادن و نصیحت دلسوزانه به گونهایکه آنها را به تامل وادارد و دلهایشان را نرم گرداند تا شاید با اندکی تفکر به اشتباه خود پی برده از روی حقیقت ایمان بیاورند. 

ج) ترساندن شدید، تا آنجا که اگر در نفاقشان اصرار نمایند به ایشان وعده مرگ داده شود و به آنها فهمانده شود که بدتر از کفارند. [۲۵] 


جایگاه منافقین در آخرت[ویرایش]


جایگاه منافقین در جهنم: 

« إِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرْک الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِیراً » [۲۶]؛ «منافقان در پایین‏ترین درکات دوزخ قرار دارند و هرگز یاوری برای آنها نخواهی یافت! (بنا بر این، از طرح دوستی با دشمنان خدا، که نشانه نفاق است، بپرهیزید!». 

از این آیه به خوبی استفاده میشود که از نظر اسلام نفاق بدترین انواع کفر، و منافقان دورترین مردم از خدا هستند و به همین دلیل جایگاه آنها بدترین و پست ترین نقطه دوزخ است، و باید هم چنین باشد، زیرا خطراتی که از ناحیه منافقان به جوامع انسانی میرسد با هیچ خطری قابل مقایسه نیست. [۲۷] 


منافقین در روایات[ویرایش]


منافقان در روایات: 

در رابطه با مفهوم نفاق، صفات منافقین، چگونگی برخورد با آنها و مسائل مرتبط با نفاق و منافقین ( در اصول کافی باب مستقلی با عنوان صفات منافقین وجود دارد) [۲۸] 

احادیث فراوانی نقل شده که ما در اینجا به نقل یکی از آنهااکتفا میکنیم: 

امام صادق (ع) میفرمایند: چهار چیز از علامات نفاق میباشد؛ « قساوت قلب، خشکی چشم، اصرار بر گناه، حرص دنیا.» [۲۹] 

۳۹ـ «مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:

اَکبَرُ الحُمقِ اَلاِغراقُ فی ‌المَدح وَ الذَّمِّ.

بزرگترین حماقت، زیاده‌روی در ستایش و یا سرزنش دیگران است. (فهرست‌ غرر، ص ۳۶۱)


۴۰ـ «مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:

طَلَبُ الثَّناءِ بِغَیرِ استحقاقٍ خُرْقٌ

توقع تعریف بیجا از مردم برای خود نشانة حماقت و ابلهی است. (فهرست غرر، ص ۳۶۱)

دیث (4) رسول اکرم صلى الله علیه و آله :


اَلمُؤمِنُ یَأکُلُ بِشَهوَةِ أَهلِهِ، اَلمُنافِقُ یَأکُلُ أَهلُهُ بِشَهوَتِهِ؛

مؤمن به میل و رغبت خانواده اش غذا مى خورد ولى منافق میل و رغبت خود را به خانواده اش تحمیل مى کند.

حدیث (5) رسول اکرم صلى الله علیه و آله :


اَلمُؤمِنُ دَعِبٌ لَعِبٌ و َالمُنافِقٌ قَطِبٌ غَضِبٌ؛

مؤمن شوخ و شنگ است و منافق اخمو و عصبانى.

۹ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:

مَن نَمَّ اِلیکَ سَیَنِمُّ علیک!

کسی که در نزد تو از دیگران بدگویی می‌کند (مسلّماً) نزد دیگران هم از تو بدگویی خواهد کرد! (تحف‌العقول، ص ۳۲۹)


۱۰ـ «مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:

شَرُّ الاَخلاقِ اَلکِذبُ والنفاقُ.

بدترین خصلت‌ها: یکی دروغ و دیگری نفاق و دورویی است. (فهرست غرر، ص ۳۴۴)

  • هادی بیات
  • ۰
  • ۰

برای مثال یکی از علت های حرامی شطرنج این است که وقت انسان را تلف میکند ، برای تایید این سخن به حدیث زیر توجه کنید : 


امام باقر (ع) : از امام (ع) درباره بازی شطرنج سوال شد فرمودند : انسان مومن وقتش آنچنان با ارزش است که فرصت این کارهای بیهوده را ندارد .


وسائل الشیعه کتاب تجارت


حضرت علی (ع) : از مولا علی (ع) سوال شد شما دنیا را بیشتر دوست دارید یا آخرت را ؟ حضرت فرمودند : یک ساعت دنیا را به هزار ساعت آخرت نمی دهم ، زیرا در یک ساعت در دنیا کاری می توانم انجام دهم که هزاران سال در آخرت از آن بهره مند شوم. 


و انسان مومن در دنیا وقت برایش خیلی مهم و با ارزش است و می تواند در دنیا کارهایی نیک بکند که در آخرت از آن استفاده کند ، و به گفته امام باقر (ع) وقت انسان مومن خیلی با ارزش است و فرصت کارهای بیهوده ای مانند بازی شطرنج راندارد


رسول اکرم (ص) : در ضمن حدیث مناهی فرمودند : شما را از بازی با نرد و شطرنج و ورق و نواختن در طبل و عود و طنبور و استفاده بردن از تار و سه تار همچنین خرید و فروش آنها نهی میکنم. ترجمه من لا یحضره الفقیه جلد 5صفحه 309 ، امالی شیخ صدوق صفحه 424 مجلس شصت و ششم ، فروع کافی ، مستدرک الوسائل کتاب تجارت باب 79 ، گناهان کبیره جلد 1 صفحه 285 


امام صادق (ع) : فروختن شطرنج حرام است و پولی هم که از فروختنش بدست می آید حرام است و داشتن و نگاه داشتن شطرنج کفر است و شطرنج بازی کردن شرک است و سلام کردن بر کسی که شطرنج بازی می کند گناه کبیره هلاک کننده است و کسی که شطرنج بازی می کند و دست در میان آن می برد چنان است که دست در میان گوشت خوک برده باشد.و کسی که شطرنج بازی می کند نمازش قبول نیست تا اینکه دست خود را بشوید و کسی که به شطرنج نگاه می کند مانند این است که به عورت مادر خود نگاه می کند و کسی که نگاه می کند به کسانی که در حال بازی شطرنج هستند و به آنها سلام می کند در آن حال گناهش با کسی که شطرنج بازی می کند یکسان است . و کسی که بنشیند به قصد بازی کردن شطرنج جای خود را در جهنم آماده کرده است و این زندگانی باعث حسرت او در قیامت است ( به سبب اینکه چرا معصیت ها را انجام داده است ) و از همنشینی قمار باز بپرهیز زیرا از جمله مجالسی است که اهلش مورد غضب الهی شده اند و هر ساعت منتظر غضبند ( بلا ) و چون نازل شود تو را و ایشان را فرا خواهد گرفت. وسائل الشیعه کتاب تجارت جلد 12 صفحه 241 حدیث 4 ، حق الیقین صفحه 568 ، گناهان کبیره جلد 1 صفحه 276 ، من لایحضرالفقیه ، حلیة المتقین صفحه 331 


امام پنجم (ع) : عبدالواحد بن مختار درباره بازی شطرنج از امام (ع) سوال کرد ؟ امام (ع) فرمودند : مومن از این بازی رو گردان است ( شرح : مومن شطرنج بازی نمی کند.) خصال الصدوق جلد 1 صفحه 76 حدیث 87 


علاء بن سیابة از امام صادق (ع) روایت کرده که فرمود : شهادت قمارباز چه نرد باشد چه شطرنج ، چه شبیه شطرنج که قمارست به نام اربعه عشر ، و امثال اینها که اصطلاحاتی خاص دارد ، پذیرفته نیست ( صاحب شاهین ) به صیغه تثنیه یعنی دو شاه گوید شاهش مرد نه بخدا نمرد و بخدا شاهش کشته شد ، و حال آنکه شاه فقط خداست و بس و هیچگاه نمیرد و کشته هم نشود. من لایحضرالفقیه جلد 4 صفحه 56 حدیث 3291 


حضرت صادق (ع):درباره خرید و فروش آلات موسیقی فرمودند : صنعتی ( شغلی ) که هیچ جهت حلالی در آن نباشد و جز شر و فساد چیزی در آن مترتب نباشد مانند آلات موسیقی و شطرنج و صلیب سازی و یا نوشابه های مست کننده و هرچیزی که از این قبیل باشد پس یاد دادن و یاد گرفتن و خرید و فروش و اجرت دادن به کسی در رابطه با آن و یا اجرت گرفتن در رابطه مثلا حمل وسائل آن و کلا جمیع تصرفات در آنها حرام است . تحف العقول صفحه 335 ، شیخ حر عاملی در کتاب فصول المهمه ، گناهان کبیره جلد 1 صفحه 284 


حضرت علی (ع): به شش شخص سلام نکنید :1.یهودی 2.اهل موسیقی و نوازندگی 3.مسیحی 4.شخص آوازه خوان 5.کسی که در حال بازی شطرنج است 6.کسی که شوخی اش فحش مادر است. خصال الصدوق جلد 1 صفحه 275 ، بحارالانوار جلد 76 صفحه 9 ، نصایح صفحه 332


حضرت محمد (ص) : بازی کردن با شطرنج حرام است. کتاب شریف نهج الفصاحه صفحه 273 حدیث شماره 1295


پیغمبر (ص) بازداشت از فروش دستگاه نرد و شطرنج و فرمود هرکه کند چون خورنده گوشت خوک است. ترجمه بحارالانوار جلد 16 ( جلد 3 صف

حه 210 ) 


حضرت محمد (ص) نهی کردند از بازی کردن نرد و شطرنج و طبل و تنبک و طنبور و عود ، و نهی فرمودند از فروختن آلت نرد و شطرنج .حلیة المتقین صفحه 325 


رسول خدا (ص):از نشانه های آخرالزمان این است که آلات لهو و موسیقی و تار و طنبور و آواز خوانی به دست شرور ترین این امت ظاهر می گردد .ومردم درآن زمان آلات لهو و موسیقی را نیکو می شمارند .در آن زمان اشخاصی هستند که قرآن را یاد می گیرند و در آلتهای مثل بوق و نی و به شکل آوازه خوانی می خوانند و مردم نرد و شطرنج بازی می کنند پس ایشان در ملکوت آسمان و در میان فرشتگان پلید و نجس خوانده می شوند. تفسیر جامع جلد 6 صفحه 347 


امام صادق (ع) : از امام (ع) درباره حکم بازی شطرنج سوال شد فرمودند : کار مجوس و کافران را برای خودشان وا گذارید. وسائل الشیعه کتاب تجارت


امام صادق (ع) : خرید و فروش شطرنج حرام و خوردن پول آن حرام و نگه داشتن اش کفر و بازی کردن آن شرک و سلام کردن به بازی کننده آن گناه و یاد دادن و آموزش آن از کبیره هلاک کننده است. وسائل الشیعه کتاب تجارت 


امام صادق (ع) : کسی که به بازی شطرنج بنشیند جای خود را در دوزخ مهیا می سازد و آن ساعتی که صرف آن نموده در روز قیامت سبب حسرت و اندوهش می گردد. وسائل الشیعه کتاب تجارت 


امام صادق (ع) : خداوند در ماه مبارک رمضان می آمرزد مگر سه طایفه را : 1.کسی که به چیز مست کننده روزه اش را بشکند 2. شخصی که شطرنج بازی می کند 3. کسی که از مومنی کینه به دل می گیرد و با او دشمنی ورزد. خصال الصدوق صفحه 73 ، ثواب الاعمال عقاب الاعمال صفحه 155 حدیث 10 


امام باقر (ع) : از امام (ع) درباره بازی شطرنج سوال شد فرمودند : انسان مومن وقتش آنچنان با ارزش است که فرصت این کارهای بیهوده را ندارد . وسائل الشیعه کتاب تجارت


منهیات پیغمبر (ص) : پیغمبر (ص) بازداشت از بازی با نرد و شطرنج و کوبه و عرطبه که طنبور است و با عود یعنی طبل. ترجمه بحارالانوار جلد 16 ( جلد 3 صفحه 210 ) 


امام صادق (ع) فرمود : خدای تبارک و تعالی را در هرشب از ماه رمضان آزادشدگانی و رهاگشتگانی از دوزخ هستند ، مگر کسی که با مُسکری ( چیز مست کننده ) افطار کند ، بدعت گذار و صاحب شاهین یعنی : شطرنج باز. من لا یحضرالفقیه جلد 2 صفحه 422 الی 423 ( روایات 1838 و 1839 تلفیق دو روایت ) 


امام صادق (ع) : شخصی از امام صادق (ع) درباره (( نرد ( بازی تخته نرد که اسباب آن شبیه شطرنج و مرکب از تخته و 30 مهره و دو طاس میباشد ) )) و (( شطرنج )) پرسید امام (ع) فرمود : به آنها نزدیک نشو ، درباره موسیقی نیز از امام (ع) سوال نمود : امام (ع) فرمود : خوب نیست ، انجام ندهید. معانی الاخبار جلد 2 صفحه 62 ، خصال شیخ صدوق جلد 1 صفحه 198 


مولا علی (ع) فرمودند : پیغمبر (ص) نهی کرد از سلام بر چهار کس : بر مست تا در مستی است ، بر کسیکه مجسمه میسازد ، و بر کسیکه نرد بازد و بر کسیکه با اربعه عشر بازی کند و من پنجمی براتان افزایم و شما را نهی کنم از سلام بر شطرنج باز. ترجمه بحارالانوار جلد 16 ( جلد 3 صفحه 231 ) 


در حدیث دیگر نقل شده است که هرکه در خانه او طنبور یا عود یا چیز دیگر از آلتهای ساز یا نرد یا شطرنج چهل روز بماند مستوجب غضب الهی گردد و اگر در این چهل روز بمیرد فاجر و فاسق مرده باشد و جای او در جهنم باشد. حلیة المتقین صفحه 330 


امام رضا (ع) : چون سر امام حسین (ع) را به شام بردند یزید لعنه الله فرمان داد تا آن را در محلی نهادند و سفره ای بر روی آن نصب نمودند پس او و یارانش بدانسو آمدند و به خوردن غذا و نوشیدن آبجو مشغول شدند و چون از کار خوردن و نوشیدن فارغ شدند فرمان داد تا آن سر مطهر را در طشتی زیر تختش نهادند و صفحه شطرنجی روی آن نهادند و یزید لعنه الله بنشست و به بازی شطرنج و گفتگو از حسین بن علی (ع) و پدرش و جدش سلام الله علیهم و استهزاء بذکر ایشان مشغول گشت. و هر زمان که در حرکات شطرنج از حریف خود مهره ای را می برد جامی آبجو می گرفت و سه نوبت می نوشید و آنگاه باقی مانده آن را در کنار طشت بر روی زمین می ریخت پس هر کس که از شیعیان ما می باشد باید از نوشیدن آبجو ( شراب ) و بازی شطرنج خود داری کند و هرکس که نظرش به شطرنج یا آبجو افتاد باید به یاد کار پلید یزید لعنه الله افتد و او و خاندانش را نفرین نماید ، که خداوند عزوجل در برابر این عمل گناهان او را ، اگرچه به شماره ستارگان باشد محو میکند. کتاب شریف من لا یحضر الفقیه جلد 6 صفحه 379 حدیث 5915 ، عیون الاخبار الرضا (ع) جلد 1 صفحه 261 ، منتهی الآمال ( شیخ عباس قمی ره ) جلد 1 صفحه 506 ، بحارالانوار جلد 45 صفحه 176 ، ذریعة النجاة صفحه 443 ، نفس المُهموم ( شیخ عباس قمی ره ) صفحه 209 ، کِتابُ المَواعِظ شیخ صدوق صفحه 131 


( برسی سند این حدیث از جلد 6 من لایحضرالفقیه صفحه 444 ( قسمت راویان احادیث کتاب و شناخت طریق مولف به آنان ) : و آنچه در آن از فضل بن شاذان از عِلَلِ تحولی

           امیکه از حضرت رضا (ع) روایت کرده آمده است ، پس روایت نموده ام آنرا از عبدالواحد بن عبدوس نیشابوری عطار - رضی الله عنه - از علی بن محمد بن قتیبه از فضل بن شاذان نیشابوری از حضرت رضا (ع) ( توضیح : فضل بن شاذان بن خلیل ابو محمد ازدی نیشابوری امرش در جلالت بالاتر از آن است که گفته شود ، نقل کرده اند که او یکصد و هشتاد کتاب تالیف کرده است ، یکی از آنها کتاب ایضاح است که با تصحیح و تعلیق استاد ما مرحوم میرجلال الدین محدث ارموی طبع و منتشر شده است ، اما طریق مولف به وی صحیح است زیرا علی بن محمد بن قتیبه نیشابوری خود از فقها و اجلاء و صاحبان تالیف است و راویش عبدالواحد بن عبدوس از مشایخ اجازه و مترضی است ) 


آیه های قرآن راجب به حرام بودن شطرنج


1. پاسخ به کسانی که می گویند باید آیه ای از قرآن بطور مستقیم شطرنج را نهی کرده باشد : 


اما پاسخ اولی که به عنوان مقدمه پاسخ به این گروه می دهیم این است که بر طبق نظر شما اگر قرار باشد چیزهایی که در قرآن به طور مستقیم به آنها اشاره نشده باشد را قبول نکنیم شما به ما بگویید کجای قرآن آمده است که نماز را باید چگونه بخوانیم ؟ ذکر سجده یا تشهد چیست ؟ یا تعداد رکعات نماز چند است ؟ بنابراین اگر کلام شما صحیح باشد ما باید نماز هم نخوانیم چون در هیج جای قرآن درباره چگونه خواندن نماز آیه ای نداریم و اگر در قرآن آیه درباره نماز باشد فقط فرموده: نماز را به پا دارید.


اما پاسخ دومی که به این گروه می دهیم این است که این کلام و نظر شما ناشی از کمی معرفت و آگاهی شما درباره آیات قرآن است.زیرا اگر شما کمی درباره معارف و آیات قرآن مطالعه داشته باشید می فهمید که خدای متعال که نازل کننده قرآن است بنا بر مصلحتهایی که در علم نامحدودش مقدر فرموده برخی از آیات قرآن را طوری نازل فرموده که حکم آنها معین و منظور و مقصود از آنها مشخص است که به این گونه آیات <<آیات محکمات>> قرآن گفته می شود.


سوره آل عمران آیه 7 : اوست آن خدایی که فرستاد بر تو ای پیغمبر قرآن را که بعضی از آن قرآن محکمات است که احتمال و اشتباه در آن راه نیابد و حکم آن ثابت و مقصود از آن ظاهر باشد و آن اصل قرآن است.


حال برای آشنا شدن با <<آیات محکم>> به دو مثال زیر توجه فرمایید : 


سوره مائده آیه 4 : برای شما حرام گشت گوشت مردار و خون و گوشت خوک.


سوره نساء آیه 27 : حرام شد بر شما ازدواج با مادر و خواهر و خاله و عمه و دختر برادر و...... .


اما دسته ای دیگر از آیات قرآن <<متشابهات>> می باشند که به صورت رمز و کنایه در قرآن به آنها اشاره شده که آیات مربوط به شطرنج که در بحث ما می باشند از این قبیل آیات می باشند.


سوره آل عمران آیه 7 : برخی دیگر از آیات قرآن متشابهات هستند که به سهولت درک معنی و فهم مقصود از آنها نمی شود و نمی دانند تاویل و معنی این آیات را مگر خدا و کسانی که در علم ثابت هستند. 


امام صادق (ع) : در تفسیر آیه 7 سوره آل عمران فرمودند : منظور از ( ( راسخون در علم ) ) (( کسانی که در علم ثابت هستند )) ، ما اهل بیت پیغمبر (ص) می باشیم ، و ما هستیم که تمام تاویلات قرآن را از الف تا واو می دانیم. تفسیر جامع جلد 1 صفحه 8 


2. پاسخ به کسانی که می گویند کجای قرآن آمده که شطرنج حرام است : 


اگر شما واقعا قرآن را قبول دارید و حرف و کلام آن برایتان حجت است به ما بگویید که در کجای قرآن آمده است که شطرنج حلال است ؟!!


قبل از خواندن آیات لطفا حدیث زیر را بخوانید :


حضرت ابوالحسن (ع) : هرکه یک آیه از قرآن را تکذیب کند ( قبول نداشته باشد ) اسلام را پشت سر انداخته ( کافر شده ) و همه قرآن و پیامبران و رسولان را تکذیب کرده ( و دروغگو پنداشته ) است. روضة الکافی جلد 2 صفحه 42 


نبى اکرم (ص) فرمود : ایمان به قرآن نیاورده کسى که محرمات ( حرام های الهی ) خدا را حلال بشمرد. ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 163


امام رضا (ع) :خداوند متعال تمام اقسام قمار و برد و باخت را حرام نموده و فرموده سوره مائده آیه 92 ( ای کسانی که ایمان آورده اید شراب و قمار نجاستی از جانب شیطان هستند ) و از جمله مصداق قمار در آیه فوق بازی شطرنج و نرد است. مستدرک الوسائل جلد 2 صفحه 436 


امام باقر (ع) :در تفسیر آیه 92 سوره مائده فرمودند :منظور از کلمه <<میسر>> در آیه شطرنج و نرد و هر قمار دیگری است و همچنین خرید و فروش و آموزش و هرگونه تصرفی درباره آن حرام است. تفسیر نورالثقلین جلد 1 صفحه 668 


امام علی (ع) : گذر امام علی (ع)به گروهی افتاد که در حال بازی کردن شطرنج بودند پس حضرت آیه 52 از سوره انبیاء را که در آن جناب ابراهیم (ع)خطاب به عمویش آذر درباره پرستیدن بتها می فرماید : (ما هذه التماثیل انتم لها عاکفون) (این تمثال بتها چه سودی برای شما دارد که به پای آنها نشسته اید را خواندند) و از آن محل عبور نمودند. سفینة البحار جلد 2 صفحه 832 


نکته : منظور امام (ع) از خواندن این آیه متوجه کردن آن اشخاص به ای

ن نکته بود که این تمثال های اسب و فیل و غیره چه ارزشی دارد که وقت خود را صرف جابجائی آن می کنید.


امام محمد باقر (ع) : در تفسیر آیه تحریم خمر و قمار چنین رسیده است : اما میسر ، پس نرد و شطرنج و هرنوع قماری است و تمام آنها حرام است و خرید و فروش و بهره برداری از آنها ( که از جمله بازی کردن با آنهاست هر چند بدون شرط و فقط به منظور سرگرمی باشد ) حرام است. تفسیر قمی ، وسائل الشیعه


امام صادق (ع) : هشام گوید از امام صادق (ع) درباره تفسیر آیه 30سوره حج سوال کردم که خدا می فرماید : ( فاجتنبوا الرجس من الاوثان واجتنبوا قول الزور ) (اجتناب کنید پلیدی را که بت پرستی است و دوری کنید از قول باطل) حضرت فرمودند :منظور ازپلیدی شطرنج است و منظور از قول زور (موسیقی و آوازه خوانی) میباشد. معانی الاخبار جلد 2 صفحه 317 ، تفسیر قمی جلد 2 صفحه 84 ، تفسیر نورالثقلین جلد 3 صفحه 496 ، عین الحیوة صفحه 229 ، فروع کافی جلد 6 صفحه 431 ، کاشف الاستار در ترجمه جامع الاخبار، صفحه 142


از حضرت صادق (ع) پرسیدند از تفسیر این آیه کریمه ( فاجتنبوا الرجس من الاوثان واجتنبوا قول الزور ) که ترجمه لفظش این است که اجتناب کنید از نجس و بد که آنها بتها است و اجتناب کنید از گفتار باطل فرمود که آن بتها شطرنج است و گفتار باطل غنا و خوانندگی است. حلیة المتقین صفحه 331 


امام صادق (ع) در تفسیر آیه 72 سوره فرقان : و بندگان خدا هستند آنانکه شهادت ناحق ندهند و اگر بگذرند به چیزی که لغو و ناپسند است چون مجلسی که در آن جمعی مردمان عیاش به لغو گویی و بیهوده سرائی و یا تلف کردن عمر به هرزه درائی و معصیت مشغول باشند به شتاب بگذرند از آن مجلس در حالت بزرگواری و کرامت که دامن خود را به آن معاصی و امور ناپسند خدا آلوده نکنند ، فرمود : از شمار آن ( مجالس باطل ، لغو و بیهودگی ) مجالس آوازه خوانی و شطرنج است. مستدرک الوسایل جلد 13 صفحه 213 


سخنان علماء و فقهاء درباره حرام بودن شطرنج 


پرسش از استاد گرانقدر جناب شیخ علی اکبر تهرانی در مورد شطرنج : 


به چه علت شطرنج حرام است؟ آیا اگر به قصد برد و باخت هم نباشد حرام است؟

من فقط دو جمله خدمت شما عرض می کنم: 1) هر چیزی که خدا و ائمه اطهار (ع) فرموده اند حرام است، حرام است. 2) هیچ آدم عاقل و فهمیده ای چندساعت وقت خود را صرف این نمی کند که مثلاً سرِ الاغ را با گاو عوض کند، یا سر سگ را با خرس عوض کند. در جواب سوال دومتان، حرام است.


منبع : وب سایت http://www.aliakbar.ir/html/question.htm 


آیة الله العظمی گلپایگانی (ره) : بازی کردن با آلات قمار مثل نرد , شطرنج , و پاسور حرام است اگر چه قصد برد و باخت در کار نباشد. مجمع المسائل صفحه 11 سوال 2 ( احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان , صفحه 140 ) 


آیت الله سیستانی : بازی با شطرنج مطلقا حرام است. مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید صفحه 189 


آیت الله صافی گلپایگانی : بازی با شطرنج مطلقا حرام است. مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید صفحه 190

  • هادی بیات