وبلاگ مسجد قمر بنی هاشم روستای ابوسعدی

این وبلاگ متعلق به مسجد قمر بنی هاشم روستای ابوسعدی می باشد

وبلاگ مسجد قمر بنی هاشم روستای ابوسعدی

این وبلاگ متعلق به مسجد قمر بنی هاشم روستای ابوسعدی می باشد

  • ۰
  • ۰

نفاق

نفاق یا دورویی یا دوزبانی در اصل به معنای مخالفت ظاهر با باطن است.[۱] مُنافِق[۲] یا دورو یا دوچهره کسی است که در آشکار دعوی مسلمانی و ایمان کند و در نهان کفر ورزد. کسی که به زبان اظهار ایمان کند و کفر را در قلب خود نهان دارد.[۳] نفق در لغت به معنی «راه زیرزمینی» است و منافق را به جهت داشتن راه‌های مخفیانه به این نام می‌نامند.[۴]


در اسلام ویرایش


در اسلام نفاق مسئله‌ای مقول به تشکیک است که نازل‌ترین درجات آن همواره با ایمان ضعیف است و می‌توان آنرا نفاق اخلاقی نامید و درجات بالای آن هم کفر و شرک است که می‌توان آنرا نفاق اعتقادی نامید.[۵]


پیامبر اسلام گفته است: «سه خصلت از علامت‌های منافق است اول هنگامی که خبری را می‌گوید دروغ می‌گوید دوم آنگاه که به او اطمینان شود خیانت می‌کند سوم وقتی وعده‌ای می‌دهد تخلف می‌کند.»


در آیات قران و روایات شیعی نشانه‌هایی برای منافقان ذکر شده که در یک جمع‌بندی می‌توان دو نوع نفاق را در نظر گرفت:


نفاق اخلاقی که نشانه‌های آن در احادیث دروغگویی، خلف وعده و خیانت در امانت شمرده شده

نفاق سیاسی که نتیجه و رشد یافته نفاق اخلاقی است

نفاق اخلاقی خود فرد و برخی اطرافیان را گرفتار انحراف می‌کند. اما نفاق سیاسی که در آیات قرآن مکرر از آن یاد شده بخش زیادی از جامعه را دچار انحراف می‌کند.


از دیدگاه قرآن، نه تنها جایگاه افراد نفاق پیشه‌ای که از کار خود دست برندارند و توبه نکنند دوزخ است، بلکه در بدترین جای آن گرفتار خواهند آمد.[۵]


دیگر ادیان ویرایش


بر خلاف تاکیدات بسیاری که در اسلام روی مسئله نفاق شده‌است، در کتب ادیان دیگر یا اسمی از منافقان نیست یا اگر هست بسیار کم است.[۵]


پانویس ویرایش


↑ لغتنامهٔ دهخدا، سرواژهٔ «منافق».

↑ (به انگلیسی: hypocrite)

↑ لغتنامهٔ دهخدا، سرواژهٔ «منافق».

↑ مکارم شیرازی, ناصر و جمعی از نویسندگان. تفسیر نمونه. ج. 5. دارالکتب الاسلامیه, 1374. ص 214سوره انعام، آیات ۳۴ و ۳۵

↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ «نشانه‌های نفاق در قرآن کریم» ‎(فارسی)‎. وبگاه حوزه. بازبینی‌شده در ۶ دی ۱۳۸۸.

منابع ویرایش


دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامهٔ دهخدا.

نشانه‌های نفاق در قرآن کریم

نفاق در روایات

← در سوره توبه 

در سوره توبه نیز پنج صفت دیگر زنان و مردان منافق بیان شده است که عبارتند از: 

۱- دعوت مردم به منکرات: 

« یأْمُرُونَ بِالْمُنْکرِ ». 

۲- باز داشتن مردم از نیکیها: 

« وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ ». 

۳- خودداری از انفاق: 

« وَ یقْبِضُونَ أَیدِیهُمْ ». 

یعنی اصطلاحا "دستهایشان را می‏بندند" نه در راه خدا انفاق می‏کنند، نه به کمک محرومان می‏شتابند. 

۴- فراموشی خدا: 

« نَسُوا اللَّهَ فَنَسِیهُمْ ». 

تمام اعمال و گفتار و رفتارشان نشان می‏دهد که "آنها خدا را فراموش کرده‏اند" و نیز وضع زندگی آنها نشان می‏دهد که خدا هم آنها را از برکات و توفیقات و مواهب خود فراموش نموده یعنی با آنها معامله فراموشی کرده است و آثار این دو فراموشی در تمام زندگی آنان آشکار است. 

۵- فسق منافقان: 

« إِنَّ الْمُنافِقِینَ هُمُ الْفاسِقُونَ ». [۱۵] 

یعنی منافقان بیرون از دائره اطاعت فرمان خدایند و بدیهی است در این صورت، تمامی آثار فسق نیز بر آنان منطبق میشود. [۱۶] 


اقسام نفاق[ویرایش]


اقسام نفاق 


← نفاق در عقیده 

۱.نفاق در عقیده: 

یعنی اینکه در باطن کافر و مشرک و منحرف باشد ولی در ظاهر اظهار اسلام و ایمان کند و یا جزو فرق باطله و اهل بدعت و ضلالت باشد ولی اظهار تشیع نماید، و این نوع از نفاق اعظم و اشدّ و اقبح اقسام کفر است زیرا علاوه بر کفر باطنی، شامل مکر و حیله و خدعه نسبت به مسلمانان نیز میباشد و آنچه از مصائب و بدبختیها که دامنگیر مسلمانان شده از قبل اینگونه افراد بوده است. 

و از اینجهت خداوند در قرآن سخت‏ترین عذاب و درکات دوزخ را برای آنان مقرر داشته و فرموده: « إِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرْک الْأَسْفَلِ مِنَ النَّار» [۱۷]«منافقان در پایین‏ترین درکات دوزخ قرار دارند و هرگز یاوری برای آنها نخواهی یافت!». 


← نفاق در اخلاق 

۲.نفاق در اخلاق: 

یعنی باطنا متخلّق باخلاق حمیده نباشد ولی در ظاهر چنین نمایش دهد که دارای اخلاق حمیده است مثل اینکه در باطن زهد و خوف از خدا و محبّت خدا و سخاوت و توکل و خشوع و امثال این صفات را ندارد ولی در ظاهر خود را زاهد و خائف و محبّ خدا و سخی و متوکل و خاشع و نظائر اینها نشان میدهد ولی اگر در باطن دارای ا خلاق رذیله باشد ولی در ظاهر ترتیب اثر بر آنها ندهد، این نفاق نمیباشد بلکه طریقه معالجه اخلاق رذیله همین است و اگر باین قصد باشد بسیار ممدوح و پسندیده بلکه لازم است. 


← نفاق در اعمال 

۳.نفاق در اعمال: 

یعنی خلوت او با ملأ او و پنهان او با آشکارای او و غیبت او با حضور او متفاوت باشد و در ظاهر خود را اعبد و اتقی ناس معرّفی کند ولی در حقیقت چنین نباشد، و این نیز غیر از اخفاء معصیت است زیرا اشاعه و اظهار معصیت خود گناه است و دلیل بر اینکه نفاق شامل جمیع این اقسام است اخباری است که از رسول خدا (ص) و ائمه اطهار (ع) در تعریف نفاق و منافق وارد شده است. [۱۸] 


نفاق یک جریان همیشگی[ویرایش]


همانگونه که گذشت نفاق معنی وسیعی دارد که هر گونه دوگانگی ظاهر و باطن را در بر می‏گیرد به همین علت هر فرد دورو را در هر مقولهای میتوان منافق نامید. 

با اندکی تامل، میتوان فهمید که حرکت نفاق در برابر اسلام صرف یک تاریخ نیست، بلکه جریانی همیشگی است که همواره به دشمنی با اسلام حقیقی پرداخته است. 

اگر عبدالله بن اُبی در زمان پیامبر اسلام چهره بارز نفاق سیاسی است در زمان مانیز کسانی هستند که در کسوت اعتقاد ظاهری به انقلاب و وفاداری به آن، ضربه های جبران ناپذیری به پیکره انقلاب وارد کردهاند. 


ارکان نفاق[ویرایش]


ارکان نفاق : 

علامه طباطبائی در تفسیر آیه ۵۴ سوره توبه [۱۹]، کفر به خدا و رسول او، کسالت و بی میلی در نماز خواندن، و کراهت در انفاق را از ارکان نفاق آنان شمرده است. [۲۰]« وَ ما مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ کفَرُوا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ لا یأْتُونَ الصَّلاةَ إِلَّا وَ هُمْ کسالی‏ وَ لا ینْفِقُونَ إِلَّا وَ هُمْ کارِهُونَِ »«هیچ چیز مانع قبول انفاقهای آنها نشد، جز اینکه آنها به خدا و پیامبرش کافر شدند، و نماز بجا نمی‏آورند جز با کسالت، و انفاق نمی‏کنند مگر با کراهت!» 


عوامل نفاق[ویرایش]


عوامل انحراف منافقین از زبان مومنین: 

در آیه ۱۴ سوره حدید [۲۱]گفتگوی جالبی را که در قیامت میان مومنین و منافقان اتفاق میافتد را بازگو میکند، در این گفت و شنود، مومنین عوامل انحراف منافقین را چنین بیان میکنند: 

۱. شما خود را به واسطه پیمودن طریق کفر فریب دادید و هلاک کردید: 

« وَ لکنَّکمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَکمْ »؛ «ولی شما خود را به هلاکت افکندید». 

۲. پیوسته در انتظار [۱۹]     پیامبر (ص) و نابودی مسلمین و برچیده شدن اساس اسلام بودید؛ یعنی همواره بدخواه پیامبر و مسلمانان بودید و برای نابودی اسلام لحظه شماری میکردید: 

« وَ تَرَبَّصْتُمْ ِ»؛ «انتظار (مرگ پیامبر را) کشیدید». 

۳. پیوسته در امر معاد و رستاخی

ز و حقانیت دعوت پیامبر (ص) و قرآن شک و تردید داشتید به عبارت روشنتر هیچ گاه به ضروریات دین یقین نداشتید: 

« وَ ارْتَبْتُمْ »؛ «و (در همه چیز) شک و تردید داشتید». 

۴. همواره گرفتار آرزوهای دور و دراز بودید آرزوهایی که هرگز دست از سر شما برنداشت تا فرمان خدا بر مرگتان فرا رسید: 

« وَ غَرَّتْکمُ الْأَمانِی حَتَّی جاءَ أَمْرُ اللَّهِ »؛ « وآرزوهای دور و دراز شما را فریب داد تا فرمان خدا فرا رسید». 

۵. از همه اینها گذشته شیطان فریبکار (که پایگاهش را در وجودتان محکم کرده بود) شما را در برابر خداوند فریب داد و شما نیز به خاطر پوشالی بودن ایمانتان همواره فریب خورده و منحرف میشدید: 

« وَ غَرَّکمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ ». [۲۲]«شیطان فریبکار شما را در برابر (فرمان) خداوند فریب داد». [۲۳] 


عوامل اصلاح منافقین[ویرایش]


عوامل اصلاح منافقین 

در تفسیر منیر برای اصلاح منافقین مراحل سه گانهای را ذیل آیه ۶۳ سوره نساء [۲۴]بیان میکند که عبارتند از: 

الف) روگرفتن از آنها، قبول نکردن عذر خواهیشان و اینکه هرگز با آنها از راه گشاده رویی و احترام برخورد نکردن(روشن است که همه این مسائل به خاطر نفاق آنهاست نه مسئله دیگری). 

ب) پند و اندرز، بیم دادن و نصیحت دلسوزانه به گونهایکه آنها را به تامل وادارد و دلهایشان را نرم گرداند تا شاید با اندکی تفکر به اشتباه خود پی برده از روی حقیقت ایمان بیاورند. 

ج) ترساندن شدید، تا آنجا که اگر در نفاقشان اصرار نمایند به ایشان وعده مرگ داده شود و به آنها فهمانده شود که بدتر از کفارند. [۲۵] 


جایگاه منافقین در آخرت[ویرایش]


جایگاه منافقین در جهنم: 

« إِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرْک الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِیراً » [۲۶]؛ «منافقان در پایین‏ترین درکات دوزخ قرار دارند و هرگز یاوری برای آنها نخواهی یافت! (بنا بر این، از طرح دوستی با دشمنان خدا، که نشانه نفاق است، بپرهیزید!». 

از این آیه به خوبی استفاده میشود که از نظر اسلام نفاق بدترین انواع کفر، و منافقان دورترین مردم از خدا هستند و به همین دلیل جایگاه آنها بدترین و پست ترین نقطه دوزخ است، و باید هم چنین باشد، زیرا خطراتی که از ناحیه منافقان به جوامع انسانی میرسد با هیچ خطری قابل مقایسه نیست. [۲۷] 


منافقین در روایات[ویرایش]


منافقان در روایات: 

در رابطه با مفهوم نفاق، صفات منافقین، چگونگی برخورد با آنها و مسائل مرتبط با نفاق و منافقین ( در اصول کافی باب مستقلی با عنوان صفات منافقین وجود دارد) [۲۸] 

احادیث فراوانی نقل شده که ما در اینجا به نقل یکی از آنهااکتفا میکنیم: 

امام صادق (ع) میفرمایند: چهار چیز از علامات نفاق میباشد؛ « قساوت قلب، خشکی چشم، اصرار بر گناه، حرص دنیا.» [۲۹] 

۳۹ـ «مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:

اَکبَرُ الحُمقِ اَلاِغراقُ فی ‌المَدح وَ الذَّمِّ.

بزرگترین حماقت، زیاده‌روی در ستایش و یا سرزنش دیگران است. (فهرست‌ غرر، ص ۳۶۱)


۴۰ـ «مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:

طَلَبُ الثَّناءِ بِغَیرِ استحقاقٍ خُرْقٌ

توقع تعریف بیجا از مردم برای خود نشانة حماقت و ابلهی است. (فهرست غرر، ص ۳۶۱)

دیث (4) رسول اکرم صلى الله علیه و آله :


اَلمُؤمِنُ یَأکُلُ بِشَهوَةِ أَهلِهِ، اَلمُنافِقُ یَأکُلُ أَهلُهُ بِشَهوَتِهِ؛

مؤمن به میل و رغبت خانواده اش غذا مى خورد ولى منافق میل و رغبت خود را به خانواده اش تحمیل مى کند.

حدیث (5) رسول اکرم صلى الله علیه و آله :


اَلمُؤمِنُ دَعِبٌ لَعِبٌ و َالمُنافِقٌ قَطِبٌ غَضِبٌ؛

مؤمن شوخ و شنگ است و منافق اخمو و عصبانى.

۹ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:

مَن نَمَّ اِلیکَ سَیَنِمُّ علیک!

کسی که در نزد تو از دیگران بدگویی می‌کند (مسلّماً) نزد دیگران هم از تو بدگویی خواهد کرد! (تحف‌العقول، ص ۳۲۹)


۱۰ـ «مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:

شَرُّ الاَخلاقِ اَلکِذبُ والنفاقُ.

بدترین خصلت‌ها: یکی دروغ و دیگری نفاق و دورویی است. (فهرست غرر، ص ۳۴۴)

  • ۹۵/۰۱/۲۸
  • هادی بیات

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی